چند شب پیش که به جهت پیگیری اخبار و تحولات استان سیستان و بلوچستان از طریق اینترنت اخبار ساعت ۸ شب شبکهی استانی را تماشا میکردم٬ تیتر اخبار و مهمترین خبر آن شب توجه مرا جلب کرد و انگیزهای شد برای نوشتن این مطلب. محتوای خبر که از زبان یکی از مسؤولان اعلام شد بر موفقیت در تأمین ۳۰۰ تن مرغ یخزده برای توزیع در استان و کنترل بازار مرغ و نیز توفیق در خرید و ذخیره سازی میوهی شب عید مردم دلالت داشت.
برای من که به خاطر ادامهی تحصیل بیش از یک سال است در هندوستان زندگی میکنم و از اینجا بیشتر اخبار نگران کنندهی گرانیهای روز افزون٬ بیثباتی بازار و سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور به گوشم میخورد نمیدانستم برای این موفقیت مسؤولان دلسوز باید خوشحال باشم یا تأسف بخورم! چرا که هم کاهش نگرانی هم استانیها در تأمین برخی ارزاق مورد نیازشان مایهی خوشحالی و هم اعلام چنین خبر سطح پایینی توسط یک مقام عالیرتبهی دولتی مایهی تأسف است.
با شنیدن این خبر ناخود آگاه وضعیت اقتصاد و بازار کشور هند به ذهنم آمد و لبخند تلخنی بر لبانم نقش بست. بسیاری از مردم و مسؤولان ما با دیدن عکسهای خبری و تصورات ذهنیشان٬ هند را کشوری فقیر و توسعه نیافته میدانند و از طرف دیگر بسیاری از مردم هند با توجه به تبلیغات مسؤولان ما و نفتی بودن کشورمان تصور مردمی ثروتمند و مرفه مانند کشورهای عربی از ملت ایران دارند و ایران را کشوری توسعه یافته میدانند. بد نیست ابتدا تعریفی از کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته را بیان کنیم: در یکی از تعریفها به کشورهایی توسعه یافته میگویند که قادر به تولید مواد غذایی و تولیدات صنعتی مازاد بر مصرف داخلی خود باشند. از طرف دیگر کشورهای توسعه نیافته نیز کشورهایی شناخته میشوند که قادر به تأمین نیازهای مصرفی خود نباشند. یعنی توانمندی صنعتی و اقتصادی لازم برای رفع نیازهای مردم کشورشان را نداشته باشند. اگر نگاهی به تأمین مایحتاج مردم و قدرت خرید آنان در کشور هند بیندازیم به تفاوت تصورات خود با واقعیات موجود پی میبریم. مردم هند هم بهتر است در همان تصور زیبا از مردم و کشور ما بمانند!! هندوستان امروز کشوری است با قدرت تولید داخلی بسیار بالا که در بسیاری از آمارهای تولید رتبههای یک رقمی در دنیا دارد. البته این قدرت بالای تولید را تا حدی مرهون خاک حاصلخیز و آب فراوان خود است اما از یاد نباید برد که هند صادرات میلیونها تن محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی را پس از تأمین نیاز داخلی خود که بیش از یک هفتم جمعیت جهان را شامل میشود انجام میدهد. در خصوص اقتصاد و بازار هند در یک جمله میتوان گفت که هندوستان کشوری است که در آن همه چیز از همه نوع و به مقدار بسیار فراوان وجود دارد. رقابت در بازارهای این کشور در جذب مشتری است و نه در تأمین نیازمندیهای او. بازارهای ان کشور تقریباً هیچگاه با رکود مواجه نیستند. در خصوص قدرت خرید مردم میتوان گفت قشر متوسط این کشور که معادل کارمندان ایرانی میشوند اغلب به راحتی از پس هزینههای معمول زندگی بر میآیند و بسیاری از آنها نیز قادر به پس انداز حدود یک سوم حقوقشان هستند. با حقوق دو ماهشان میتوانند یک خودروی مناسب دست دوم بخرند و تقریباً هر روز هفته یک نوع لباس متفاوت میپوشند. البته وجود میلیونها فقیر با درآمد روزانه بسیار کم در این کشور را نباید نادیده گرفت که محصول رشد جمعیت بالا٬ عدم توزیع مناسب ثروت٬ نظام طبقاتی و سواد پایین بخصوص در بین روستاییان این کشور است.
در خصوص نحوهی تأمین بازار چون در ابتدای مطلب سخن از مرغ شد به عنوان مثال اگر در خیابان از جلوی چند مغازهی مرغ فروشی رد شوید هر یک از فروشندهها با اشاره یا با صدا شما را به طرف خود میکشانند و پس از جذب شما همانجا مرغ را برایتان ذبح٬ تمییز و قطعه قطعه کرده و با احترام تحویل شما میدهند. گرچه مقداری در رعایت بهداشت مشکل دارند. در خصوص میوه و سبزی٬ در تمام فصول سال و سرما و گرما آنقدر فراوانی وجود دارد که شما میمانید چه میوهای برای خرید انتخاب کنید. مشتری هم حق هر نوع ناز کشیدنی دارد. در واقع این تولید و فراوانی مازاد بر تقاضا است که همیشه حق را به مشتری میدهد. این قضیه نه تنها برای مرغ و میوه بلکه برای تمامی اجناس صدق پیدا میکند. داروخانهها مانند سوپرمارکت فراوان هستند و هیچ مشکلی در تأمین دارو وجود ندارد. گوشت علاوه بر تأمین نیاز داخلی٬ کامیون کامیون و کشتی کشتی به کشورهای مختلف از جمله ایران صادر میشود. جالب است با اینکه هند وارد کنندهی نفت و گاز است اما هیچگاه کمبودی در تأمین سوخت مورد نیاز مردم وجود ندارد و اصولاً چیزی به نام صف بنزین و گاز در این کشور معنا ندارد. کلید این فراوانی نعمت در هند در تولید فراوان و خارج بودن دست دولت از سیستم تهیه و توزیع و اصولاً بازار و البته مدیریت صحیح ادارهی اقتصاد کشور است.
جالب است بدانید با وجود خصوصی بودن اقتصاد در هند٬ رسانهها و افکار عمومی این کشور آنقدر به مسألهی اقتصاد و معیشت مردم حساس هستند و به بیکفایتی دولت در تنظیم بازار و نظارت بر قیمتها واکنش نشان میدهند که یکی از دولتهای این کشور در سالهای گذشته فقط و فقط به دلیل گران شدن پیاز در مملکت سقوط کرد و مجبور شد قدرت را به گروه دیگری واگذار کند.
در کشورهایی با سیستم بازار آزاد و اقتصاد مبنی بر تولید٬ دولت فقط نقش تأمین زیرساختها و حمایت از تولید را دارد و مابقی امور در دست بخش خصوصی و مردم است. دولت و حاکمیت در اموری مانند بازار و واردات کالاهای مردم دخالت مستقیمی ندارند و مردم نیز در مسایل جزیی و روزمره و کمبودهای موردی کاری به دولت ندارند به طوری که خصوصی سازی اقتصاد و وجود بازار آزاد و رقابتی همه چیز را از انحصار دولتها خارج کرده است و مردم با هر کمبود و یا نارساییای در مقابل نظام و حاکمیت قرار نمیگیرند. اما در کشور ما که گفته میشود ۸۵ درصد اقتصادش دولتی -و متأسفانه رانتی است- و دولت خودش را مسؤول تهیه و توزیع و تنظیم بازار و مایحتاج مردم میداند٬ مردم نیز به تبع، با گرانی سوخت و وجود صف خرید سیلندر گاز٬ گرانی خودرو و کمبود شیر خشک بچه و با هر فشار و کمبودی در زندگی روزمرهشان آنرا نشانهی بیکفایتی مسؤولان و مدیریت نادرست دانسته و دولت را مقصر میدانند و به طور ذهنی یا کلامی و خواسته یا ناخواسته در مقابل دولت و نظام قرار گرفته و اعتمادشان را به مسؤولان از دست میدهند.
قابل ذکر است کشوری مانند هند که دروازههای اقتصادش را بر روی سرمایهگذاری خارجی باز و از این راه میلیونها فرصت شغلی برای مردمش ایجاد نموده، سیاست خارجیاش را نیز به گونهای تنظیم کرده که به جز پاکستان (که خود کشوری مسألهدار است) با هیچ کشوری در دنیا مشکل حاد سیاسی ندارد; بطوریکه از یکسو جزو دوستان منطقهای آمریکا محسوب میشود و از سوی دیگر روابط محکم و دیرینهای با روسیه رقیب آمریکا دارد. با ایران یار غار است و جزو معدود خریداران نفت ایران در شرایط سخت تحریم به شمار میرود و همزمان بیشترین خریدهای تسلیحاتیاش را از اسراییل انجام میدهد و با عربستان و جهان عرب نیز روابط بسیار حسنهای دارد و سفارت فلسطین در دهلی نو مستقر است و کارکنانش در کنفرانسهای حمایت از فلسطین که در دانشگاههای این کشور برگزار میشود برای آرمان مردم فلسطین و علیه اسراییل سخنرانی میکنند. تنها رقیب منطقهای هند، چین است که با هم رقابت اقتصادی و مقداری اختلاف مرزی دارند که آنهم مانعی برای روابط حسنه دو کشور نشده است. شاید از نظر برخیها این نوع سیاست نوعی نفاق بین المللی محسوب شود اما در عرف بین الملل به آن میگویند سیاست خارجی موفق بر اساس منافع ملی. یعنی تنظیم رابطه با جهان خارج به گونهای که کشور دارای کمترین مخالف و دشمن بوده، هیچ تهدیدی متوجه مملکت نشود و منافع سیاسی و اقتصادی ملت نیز تأمین بشود. هند با سیاست خارجی موفق و تعامل مناسبش با قدرتهای بزرگ جهان توانست برنامههای هستهایش را هم با موفقیت به سرانجام برساند بدون اینکه در گرداب تحریمهای کمرشکن اقتصادی بیافتد. در داخل کشور نیز اقلیتهای قومی و مذهبیاش را با دادن حقوقشان راضی نگه داشته و آرامش نسبی داخلی را که نیازمند سرمایهگذاری و توسعهی اقتصادی است فراهم کرده است.
اما متأسفانه کشور ما در یک سال گذشته با افزایش تحریمهای بین المللی و برخی سیاستهای اشتباه داخلی با بحران اقتصادی و گرانی افسار گسیخته مواجه بوده است. از آنجایی که کلید حل مسایل اقتصادی در سیاست خارجی مناسب و داد و ستد گسترده و پایاپای با جهان خارج است٬ اگر مسایل اساسی سیاسی و اقتصادی کشور از جمله تنشزدایی در عرصهی بینالمللی٬ بهبود روابط با کشورهای بزرگ و تأثیرگذار در عرصهی جهانی٬ الحاق به سازمان تجارت جهانی و تجارت آزاد و رقابتی٬ حمایت از تولید داخلی بدور از شعار و وعده و وعید٬ کوتاه کردن دست رانتخواران٬ دلالان و مفسدان اقتصادی از اقتصاد و جایگزینی اقتصاد تولیدی و توریسم به جای اقتصاد تکمحصولی نفتی حل شود، مسایل پیش پا افتادهای چون تأمین مرغ یخ زده و میوه و آجیل شب عید خود بخود حل میشود و آن وقت مقامات بلند پایهی استانی و کشوری بهجای خوشحالی از اعلام تأمین سیب و پرتقال شب عید مردم در رسانهی ملی٬ میتوانند خبر راه اندازی کارخانههای تولید و بستهبندی و صادرات میوه و خشکبار به کشورهای خارجی٬ ورود میلیونها گردشگر به کشور و رونق صنعت هتل داری و حمل و نقل٬ جذب سرمایهگذاریهای بزرگ و چند میلیارد دلاری با توجه به وجود پتانسیل آن در کشور را بدهند.
ختم کلام اینکه به نظر میرسد برای رها شدن از اقتصاد کهنه و بیرونق دولتی بهتر باشد، مسؤولان کشور هرچه سریعتر نسبت به خصوصی سازی اقتصاد و خدمات عمومی و آزاد و رقابتی کردن بازار با نظارت شوراهای صنفی اقدام کنند و خود به برنامهریزیهای کلان کشور مانند تسهیل جذب سرمایهگذاری خارجی، ایجاد اشتغال و یافتن راههای خروج از بحران تحریمها٬ توسعهی صنعت توریسم و کاهش وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و گسترش عدالت و خدمات رسانی برابر به تمامی مناطق کشور و رسیدگی به اقوام و اقلیتها٬ استفادهی بهینه از فرصتهای تجارت مرزی و کاهش تهدیدات داخلی بپردازند.
نظرات
بدوننام
20 اسفند 1391 - 03:18از آقای تمنده رو بخاطر مقایسه جالب وضعیت اقتصادی تشکر میکنم . مطمئنم اگر در دانشگاه داخل کشور مشغول بودی همچون دانشجویان دانشگاهای ایران بی حوصله خواب و واز همه جیز بیزار غرق مشکلات اقتصادی بودی هیچوقت وقت فکر کردن ونوشتن این مطالب نداشتی چون از زندگی عقب میافتادی! هزاران مورد دیگر.........
جواد
20 اسفند 1391 - 04:17مطلب جالب و مفيدي بود.با تشكر از نويسنده محترم . فقط جاي اين سوال باقي است كه آيا دولت ما حاضر است تا از منافع اقتصادي و قدرت نفوذي كه در شرايط اقتصاد دولتي از آن برخوردار است دست بكشد و به اقتصاد خصوصي شده تن در دهد؟از طرفي اقتصاد خصوصي نيازمند آمادگي مردم براي اجراست به نحوي كه در كشورهايي مانند هند نيز زمان زيادي صرف شده است تا اقتصاد دولتي به خصوصي تبديل شود و مردم فراگرفته اند كه چگونه به ملزومات اقتصاد غيردولتي تن دردهند.چنان چه در شرايط فعلي جامعه ي ما دولت ها به چنين كاري دست بزنند شرايط تنها براي سوء استفاده ي رانت خواران و متصلان و متوسلان به قدرت فراهم مي شود تا سهم بيشتري از بازار رابه خود اختصاص دهند و اوضاع اقتصادي را آشفته تر سازند.البته بايد از جايي شروع كرد و به سمت اقتصاد غير دولتي ( كه دولت تنها به عنوان ناظر عمل مي نمايد)حركت نماييم كه اين امر هم به صورت گام به گام و مرحله اي امكان پذير است.اين امر از طرفي نياز به دست كشيدن دولت از تماميت خواهي خويش در عرصه ي اقتصادي است و از طرفي نياز به آگاهي مردم ما از شرايط و فوايد اقتصاد غير دولتي است و از آن جا كه مردم ما بسيار سياست زده بوده و همه چيز را از دريچه ي سياسي مي بينند و تحليل مي نمايند نيازمند آموزش در اين زمينه و آگاهي از مباحث اقتصادي مي باشند تا نوع تحليل هاي اقتصادي آن ها از سياست زدگي به درآيد و بر مبناي تحليل هاي درست اقتصادي قرار گيرد.البته اين امر نياز به طرح هاي كارشناسانه داشته كه از عهده ي اينجانب خارج است.اميدوارم نويسنده ي محترم در نوشته اي ديگر اين جوانب امر را به قلم در آورند.ممنون